امروزه در ادبیات توسعه، بر مفهوم جدیدی از آن در برنامهریزی شهری تکیه و تأکید میشود و آن مفهوم توسعة پایدار در سالهای اخیر است. تحقق توسعة پایدار در گرو برنامهریزی توسعهای در همة ابعاد زندگی شهری است. برای رسیدن به توسعة شهری راهکارها و نظریههای مختلفی از قبیل پایداری، کیفیت زندگی، رشد هوشمند، نوشهرگرایی و زیستپذیری مطرح شده است. میزان زیستپذیری هر شهر رابطة مستقیمی با وجود خدمات شهری، تراکم جمعیت، هویت مکانی، وجود فضای سبز، وضعیت اقتصادی ساکنان و سهولت دسترسی به امکانات و زیرساختهای شهری دارد. برایناساس، شاخصها و معیارهایی برای سنجش میزان زیستپذیری شهرها معرفی میشوند. هدف این پژوهش، شناسایی شاخصهای تأثیرگذار در برنامهریزی و توسعة شهری با رویکرد توسعة پایدار بهمنظور ارزیابی زیستپذیری جزیرة کیش است. این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و کاربردی است که با استفاده از مطالعات کتابخانهای و مطالعات میدانی حاصل از مصاحبه و پرکردن پرسشنامه انجام شده است. حجم نمونة این پژوهش 54 نفر از مسئولان و کارشناسان گردشگری، برنامهریزی شهری و توسعه و عمران سازمان منطقة آزاد کیش و استادان و متخصصان سایر رشتههای مرتبط با حوزة شهری و گردشگری را شامل میشود. نتایج بهدستآمده از پرسشنامهها با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمون t تکنمونهای محاسبه شده است. بهمنظور بررسی و مقایسه کیفیت شاخصهای زیستپذیری در ابعاد سیاسی و مدیریتی، اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی و زیستمحیطی از آزمون ANOVA استفاده شده است. نتایج نشان میدهد این آزمون در سطح اطمینان بالای ۹۵ درصد و (000/0 sig=) معنادار است. به عبارتی میتوان گفت حداقل میانگین یکی از ابعاد زیستپذیری با سایر ابعاد اختلاف معناداری دارد. برای بررسی دقیقتر از آزمون تعقیبی دانکن استفاده شد. نتایج نشان میدهد ابعاد سیاسی، مدیریتی و ابعاد اقتصادی بهترتیب با میانگینهای 79/2 و 93/2 با کمترین امتیاز و ابعاد زیستمحیطی و ابعاد اجتماعی، فرهنگی با میانگین 19/3 و 22/3 در وضعیت مناسبتری از ابعاد مدیریتی و اقتصادی قرار گرفتهاند؛ بدین معنا که کیش از نظر اجتماعی و زیستمحیطی هنوز قابلیت زندگی دارد، اما از نظر مدیریتی و اقتصادی در وضعیت مناسبی قرار ندارد. با توجه به منفیبودن اختلاف میانگین و توزیع فراوانی دادهها نتایج آزمون T نشان میدهد که درمجموع شاخصهای زیستپذیری جزیرة کیش در سطح مطلوبی نیستند.