موسسه جغرافیا
پژوهشهای جغرافیای برنامهریزی شهری
2383-1456
2423-7779
5
3
2017
09
23
ارزیابی کیفیت زندگی در مناطق شهری (مطالعۀ موردی: منطقۀ 11 شهرداری تهران)
357
379
FA
علی
شماعی
دکترای تخصصی، دانشیار گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه خوارزمی
shamaiali@yahoo.com
افسانه
فخری پور محمدی
دانشجوی دکتری، رشتة جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه خوارزمی
afsaneh_fakhripoor@yahoo.com
احمد
زنگانه
0000-0002-5540-2985
دکترای تخصصی، استادیار گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه خوارزمی
zanganeh45@yahoo.com
10.22059/jurbangeo.2017.222763.624
کیفیت زندگی رویکردی جامع و دارای ابعاد گوناگون کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. برنامهریزان شهری در طرح ها و برنامههای خود ارتقای شاخصهای کیفیت زندگی و رضایتمندی ضروری میدانند. کیفیت زندگی از لحاظ عینی شامل: محیط طبیعی بهمنزلة بستر، کیفیت ساختوسازهای شهری، اقتصاد، امکانات رفاهی و تعاملات اجتماعی و... است. از لحاظ بعد ذهنی شامل: جنبههای معنوی، روحی و روانی فرد است. ارتقاء کیفیت زندگی در فضاهای شهری با ساماندهی این ابعاد و شاخصها، موجب آسایش و آرامش جامعه میشود. هدف این پژوهش ارزیابی کیفیت زندگی در ابعاد کالبدی، اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی بهمنظور دستیابی به راهکارهای ارتقای کیفیت زندگی منطقة 11 شهرداری تهران است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی با بهرهگیری از نرمافزارهای SPSS و Excel و در بخش استنباطی و تحلیلهای آماری t-test تکنمونهای و آزمون پیرسون انجام شده است. تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر از شهروندان منطقة 11 شهر تهران و بهصورت تصادفی ساده است. یافتههای حاصل از تجزیهوتحلیل پرسشنامه نشان میدهد که کیفیت زندگی شهری این منطقه از نظر بعد اقتصادی، 58 درصد در سطح متوسط و در بعد اجتماعی-فرهنگی 53 درصد در سطح متوسط و در بعد کالبدی 64 درصد وضعیت متوسط دارد. بیشترین رضایتمندی شهروندان از نظر عینی در بعد کالبدی و از نظر ذهنی در بعد اجتماعی-فرهنگی کمترین میزان را دارا است. بنابراین چالشهایی همچون کمبود وسایل حمل و نقل عمومی، کاستی خدمات عمومی شهری، مسکن نامناسب، کمبود فرصتها و موقعیتهای شغلی مناسب، نارسایی تعاملات اجتماعی و مشارکت مردمی موجب پایین بودن سطح کیفیت زندگی در محلههای منطقه 11 شهر تهران شده است. درنتیجه برنامهریزی اجتماعی، اقتصادی و کالبدی با مشارکت شهروندان برای ارتقای کیفیت زندگی ضروری است.
کیفیت زندگی,بعد اجتماعی-فرهنگی,بعد اقتصادی,بعد کالبدی,منطقة 11 شهرداری تهران
https://jurbangeo.ut.ac.ir/article_65437.html
https://jurbangeo.ut.ac.ir/article_65437_8c3caa06dfe5e300436ee024ebce6332.pdf
موسسه جغرافیا
پژوهشهای جغرافیای برنامهریزی شهری
2383-1456
2423-7779
5
3
2017
09
23
تحلیل وضعیت برخورداری نظام شهری استان کرمانشاه از شاخص خدمات شهری با استفاده از مدلهای تاکسونومی، تحلیل عاملی و تحلیل خوشهای
381
403
FA
علی
فتحی
0000-0002-7484-1318
دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری، مرکز تحصیلات تکمیلی دانشگاه پیام نور تهران
aliefathi@yahoo.com
سید مهدی
موسی کاظمی
دانشیار گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه پیام نور تهران
student@yahoo.com
شاه بختی
رستمی
دانشیار گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه پیام نور تهران
shahrostami@yahoo.com
اسماعیل
علی اکبری
دانشیار گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه پیام نور تهران
aliakbariesm@yahoo.com
10.22059/jurbangeo.2017.229292.681
زمینة اصلی فعالیت شهرداریها خدماترسانی عمومی به شهروندان است که شامل طیف وسیعی از فعالیتها از جمله بهداشت، سلامت، امنیت و عمران میشود. با این حال، بخشهایی از وظایف شهرداریهای استان کرمانشاه به دلیل روشننبودن قوانین مربوط مغفول مانده است. ضعف برنامة مدون و دقیق به همراه توزیع تسهیلات و خدمات که تنها با تصمیمات شخصی مدیران یا کارشناسان متناسب و مطابق است، از دیگر ضعفهای گریبانگیر شهرداریهای این استان بهشمار میآید؛ بدینترتیب این نوع بیعدالتی و شکاف درخصوص برخورداری یا عدم برخورداری شهرهای مختلف در دستیابی به خدمات موردنیاز شهروندان سبب ایجاد نوعی بیتعادلی در توزیع فضایی نظام شهری استان شده است. در این مقاله ابتدا وضعیت نظام شهری استان از نظر جمعیتی بررسی، سپس براساس شاخصهای اصلی خدمات شهری، میزان برخورداری شهرهای استان کرمانشاه به نسبت میزان جمعیت آنها سنجیده میشود. برای این کار از مدلهای رایج در برنامهریزی مانند تاکسونومی و تحلیل عاملی رتبهبندی استفاده شده است. شهرهای استان نیز با استفاده از مدل خوشهای در 5 دسته (کاملاً برخوردار تا برخورداری خیلی ضعیف) طبقهبندی شدهاند. نتایج تحقیق نشان میدهد که بین برخورداری و عدم برخورداری شهرها با جمعیت دریافتکنندة خدمات شهری ارتباطی منطقی برقرار نشده است؛ بهطوریکه شهرهای کوچکتر نظام شهری استان در مقایسه با به شهرهای بزرگتر، شرایط مناسبتری از نظر برخورداری از خدمات شهری دارند. نشانة این امر را میتوان در مقایسة نوع و تعداد خدمات شهری موجود در شهر سومار با 9 نفر (رتبه اول) با شهر کرمانشاه و سایر شهرهای پرجمعیت استان مشاهده کرد.
برخورداری,تاکسونومی,تحلیل خوشهای,تحلیل عاملی,شهرداری,کرمانشاه
https://jurbangeo.ut.ac.ir/article_65438.html
https://jurbangeo.ut.ac.ir/article_65438_5ce55b8f208c2be6b7e396d36dce0284.pdf
موسسه جغرافیا
پژوهشهای جغرافیای برنامهریزی شهری
2383-1456
2423-7779
5
3
2017
09
23
شناسایی کانونهای محرک توسعۀ خلاق در بافت تاریخی با رویکرد گردشگری (مطالعۀ موردی: منطقۀ 12 شهر تهران)
405
423
FA
ابوالفضل
مشکینی
استادیار گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری دانشگاه تربیت مدرس
mehkini@yahoo.com
نرگس
احمدی فرد
دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری دانشگاه خوارزمی
ahmadifard13@yahoo.com
علی
موحد
0000-0001-8500-8340
دانشیار گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری دانشگاه خوارزمی
movahed@khu.ac.ir
10.22059/jurbangeo.2017.223788.641
نظریة شهر خلاق پارادایم برنامهریزی در زمانهای است که جهانیشدن وجوه مختلف زندگی بشری از مهمترین مشخصههای آن بهشمار میرود و در آن اهمیت روزافزون خلاقیت و فرهنگ در اقتصاد و البته ضرورت نیاز به مکان و فضاهای خاص و نشانمند وجود دارد. بدون شک بافتهای تاریخی منابع سرشار میراث و محلی مناسب برای بهکارگیری رویکرد شهر خلاق هستند. نظریة شهر خلاق و پیدایش سیاستگذاریهای مداخلهگر در بافتهای تاریخی، بهدلیل توجه متناسب به ابعاد اقتصادی-اجتماعی و ظرفیتهای محلی در میان سیاستگذاران و متخصصان شهری با استقبال گستردهای مواجه شده است. در چنین فضایی آنچه توانست بهعنوان بازیگر جدید عرصة اقتصاد و مدیریت شهری نقش بازی کند، سیاستهای فرهنگی بود که در آن، قلمروهای عمومی و کانون محرک توسعه هدفگذاری اصلی برای تحولات آینده شهرها قلمداد میشد؛ بدین منظور در این مقاله سعی شده است با تأکید بر فعالیتهای گردشگری و با بررسی نظریات نوین توسعة خلاق، پهنههای محرک توسعة بافت تاریخی منطقه بررسی و شناسایی شود. الگوی تحقیق مورد نظر توصیفی، تحلیلی و اکتشافی است. در روش انجام تحقیق نیز از مدل سنجش قابلیت اراضی و تصمیمگیری چندمعیاره، همچنین تلفیق آنها با فرایند تحلیل سلسلهمراتبی AHP و منطق ارزشگذاری لایهها در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است. نتایج تحقیقات نشان میدهد که به محدودة میدان فردوسی، میدان بهارستان و پارک شهر بهعنوان محدودههای محرک توسعه توجه شده است.
بافت تاریخی,توسعة خلاق,منطقة 12 شهر تهران
https://jurbangeo.ut.ac.ir/article_65439.html
https://jurbangeo.ut.ac.ir/article_65439_93c0458a293f33df7961132589ace20f.pdf
موسسه جغرافیا
پژوهشهای جغرافیای برنامهریزی شهری
2383-1456
2423-7779
5
3
2017
09
23
ارزیابی کیفیت نورپردازی پیادهروها و تأثیر آن بر امنیت ادراکشدۀ شهروندان (مطالعۀ موردی: منطقۀ گردشگری شورابیل)
425
444
FA
لیلا
صیاد بیدهندی
استادیار گروه جغرافیا، دانشگاه پیام نور
sayyadl@yahoo.com
یاسر
قلی پور
کارشناس ارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری
gholipooryaser@yahoo.com
سلمان
فیضی
دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه تبریز
salman.faizy@gmail.com
10.22059/jurbangeo.2018.215139.554
یکی از نیازهای اساسی انسانها احساس امنیت و ایمنی است. حتی در عصر حاضر نیز که در مقایسه با دورههای قبل عصر فناوری محسوب میشود، بیشتر مباحث مطرح در روزنامهها، اخبار رادیو و تلویزیون و سایر منابع اطلاعاتی بهگونهای بر محور امنیت قرار دارد. در جامعة مدرن امروز نورپردازی فضای شهری بهطور اعم و پیادهروها بهطور اخص، به نیازی متداول مبدل شده است. بهبود کیفیت و کمیت نورپردازی فضاهای پیاده یکی از مهمترین و قابلاتکاترین راهبردها برای طراحی محیط بهمنظور کاهش وقوع جرم و درنهایت بهبود حس امنیت در فضاهای عمومی بهشمار میرود. هدف تحقیق حاضر بررسی کیفیت نورپردازی پیادهروها در محدودة منطقة گردشگری شورابیل در شهر اردبیل است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و بر توزیع پرسشنامه محقق ساخته (پیمایش) و نوع تحقیق کاربردی مبتنی است. جامعة آماری نیز شامل شهروندانی است که در ساعات شبانه این منطقه را برای پیادهروی انتخاب میکنند. حجم نمونه براساس جدول مورگان 148 نفر است و پرسشنامهها با روش نمونهگیری هدفمند توزیع شده است. تجزیهوتحلیل دادهها با نرمافزار SPSS22 انجام شده و برای تحلیل فرضیات از آزمونهای ناپارامتری فریدمن (تحلیل واریانس دوطرفه)، همچنین آزمونهای یومن وایتنی، 2X تکمتغیره، همبستگی تاوی-بیکندال و کروسکال والیس استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد ویژگیهای محیطی پیادهروها شامل یکنواختی نورپردازی، قابلیت تشخیص چهره در شب و اختفا بر میزان امنیت ادراکشده مؤثر است؛ به عبارتی میزان امنیت با توجه به این ویژگیها، تفاوت آماری معناداری دارد (05/0>P). بین روشنایی ادراکشدة شبانه و امنیت ادراکشده، بین میزان آشنایی مردم با منطقه و میزان امنیت ادراکشده و بین دفاعپذیری ادراکشده و میزان امنیت رابطة آماری معناداری وجود دارد (000/0=sig).
امنیت ادراکشده,اردبیل,پیادهرو,شورابیل,نورپردازی
https://jurbangeo.ut.ac.ir/article_66020.html
https://jurbangeo.ut.ac.ir/article_66020_4e2a3e2267ccb36cb15b0c036e9ee30c.pdf
موسسه جغرافیا
پژوهشهای جغرافیای برنامهریزی شهری
2383-1456
2423-7779
5
3
2017
09
23
طبقهبندی و شناسایی تغییرات اراضی ساختهشده با استفاده از تصاویر سنجشازدور
445
468
FA
کیوان
عزی مند
دانشجوی کارشناسی ارشد سنجش ازدور و سیستم اطلاعات جغرافیایی دانشگاه تهران
keyvan_ezimand@ut.ac.ir
عطاءاله
عبدالهی کاکرودی
استادیار گروه سنجش ازدور و سیستم اطلاعات جغرافیایی دانشکدة جغرافیای دانشگاه تهران
a.a.kakroodi@ut.ac.ir
مجید
کیاورز مقدم
استادیار گروه سنجش ازدور و سیستم اطلاعات جغرافیایی دانشکدة جغرافیای دانشگاه تهران
kiavarzmajid@ut.ac.ir
10.22059/jurbangeo.2018.229640.687
در پی شهرنشینی بیسابقه در دهههای گذشته و افزایش جمعیت شهرها، چشماندازهای طبیعی در حال تبدیلشدن به چشماندازهای انسانی است و فضاهای باز شهری به اراضی ساختهشده مبدل شده است. در این بین، تغییرات کاربری اراضی مدیران شهری را مجاب میکند که همواره اطلاعات بهروزی از این تغییرات داشته باشند تا بتوانند دربارة مدیریت شهری سریعتر تصمیمگیری کنند. هدف از انجام این مطالعه طبقهبندی اراضی ساختهشده و شناسایی میزان تغییرات این اراضی در شهر تهران است. همچنین این مطالعه به بررسی و عملکرد هفت شاخص طیفی بهمنظور طبقهبندی و تشخیص تغییر اراضی ساختهشده با استفاده از تصاویر ماهوارة لندست 7 سنجندة ETM + و تصاویر ماهوارة لندست 8 سنجندة OLI / TIRS میپردازد. محدودة مورد مطالعه در این تحقیق شهر تهران با وسعت 68995 هکتار است. روش انجام این تحقیق نیز بدین گونه است که ابتدا برای جداسازی سطوح دارای آب از سطوح بدون آب بر روی تصاویر، از شاخصMNDWI و روش آستانهگذاری اتسو استفاده شده است. پس از آن بهمنظور توجه مطلق بر مناطق بدون آب، یک ماسک آب تولید، و برای پوشاندن آب در تمام تصاویر بهکار رفته است. درنهایت با استفاده از روش اتسو برای تمامی شاخصها اراضی ساختهشده و ساختهنشده از یکدیگر جدا و طبقهبندی شدهاند. دقت طبقهبندی نیز با استفاده از 3500 نقطة مرجع برای هر تصویر بررسی شده است. نتایج نشان میدهد شاخص VbSWIR1-BI با دقت کلی 88/92 درصد (لندست 7) و 68/92 درصد (لندست 8)، دقت کلی بیشتری دارد. همچنین نتایج تغییرات اراضی ساختهشدة شهر تهران براساس شاخص VbSWIR1-BI در بازة زمانی 2001 تا 2015 به میزان 38/6 درصد بوده است. گفتنی است بیشترین تغییرات مکانی اراضی ساختهشده در بخشهای غربی و جنوب غربی شهر تهران دیده میشود.
تصاویر لندست 7 و لندست 8,شاخصهای طیفی,شناسایی تغییرات,طبقهبندی,گسترش شهری
https://jurbangeo.ut.ac.ir/article_66021.html
https://jurbangeo.ut.ac.ir/article_66021_7dced49a7fe373e772204b47b06f07bb.pdf
موسسه جغرافیا
پژوهشهای جغرافیای برنامهریزی شهری
2383-1456
2423-7779
5
3
2017
09
23
بومی سازی الگوی شهرهای حساس به آب (مطالعۀ موردی: کلانشهر تهران)
469
493
FA
خلیل
کلانتری
استاد گروه مدیریت و توسعة کشاورزی، دانشکدة اقتصاد و توسعة کشاورزی، دانشگاه تهران
khkalan@ut.ac.ir
گلشن
همتی
کارشناسارشد برنامهریزی شهری، دانشکدة علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبائی تهران
golshan_hemati@yahoo.com
محمود
جمعه پور
استاد گروه برنامهریزی اجتماعی شهری و منطقهای، دانشکدة علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبائی تهران
mahjom43@gmail.com
10.22059/jurbangeo.2017.225430.656
افزایش چشمگیر جمعیت کرة زمین و بهرهبرداری بیرویه از منابع محیطزیست برای تأمین نیازهای اقتصادی تأثیر خاص خود را در رابطه با منابع آب بر جای گذاشته است. ایران نیز از این شرایط مستثنا نیست و رشد شهرنشینی در آن، بهویژه کلانشهرهایی نظیر تهران مانع از این شده است که تدابیر لازم برای حفاظت از محیطزیست شهری و منابع آبی درنظر گرفته شود. اکنون بهخوبی پذیرفته شده که رویکرد مدیریت سنتی آب شهری برای پرداختن به مسائل پایداری فعلی و آینده مناسب نیست و به تغییرات اساسی در تمام ابعاد نیازمند است. در همین راستا مفهوم نسبتاً جدیدی در زمینة مدیریت آب شهری با عنوان شهرهای حساس به آب مطرح شده است که به ارائة راهحل اکولوژیکی برای دستیابی به پایداری در توسعة شهری میپردازد. تحقیق حاضر بهدنبال بومیسازی الگوی شهرهای حساس به آب و مشخصکردن جایگاه تهران نسبت به شهری حساس به آب است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری دادهها ابتدا بهصورت کتابخانهای و اسنادی بوده و پس از تدوین دو نمونه پرسشنامه که یکی به روش مقایسة زوجی و دیگری براساس طیف لیکرت طراحی شده، در میان 30 تن از متخصصان امور آب و شهرسازی از طریق پیمایشی تکمیل شده است. در فرایند تحلیل از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) با استفاده از نرمافزار Super Decision برای مشخصکردن میزان اهمیت شاخصها، سپس از آزمون T تکنمونهای برای مشخصکردن جایگاه تهران نسبت به یک شهر حساس به آب استفاده شده است. در نتیجة کلی تحقیق مشخص شد که بیشترین میزان اهمیت با 2932/0 به شاخص حکمرانی حساس به آب و کمترین مقدار، 0616/0 به شاخص کیفیت فضای شهری مربوط است. همچنین بیشترین فاصلة معیارها در تهران با یک شهر حساس به آب، با توجه به برنامهریزی برای تمامی اقشار با مقدار 6636/0- و کمترین فاصله به شاخص پوشش گیاهی و هزینة استفادة یکسان از خدمات به ترتیب با مقادیر 3830/0- و 4010/0- مربوط است، درنهایت، راهکارهای اصلاحی در سطح پیشنهادی بهعنوان اهداف، راهبرد و سیاست بر مبنای نتایج کلی و جزءبهجزء ارائه شده است.
بومیسازی,پایداری شهری,شهرهای حساس به آب,کلانشهر تهران
https://jurbangeo.ut.ac.ir/article_66023.html
https://jurbangeo.ut.ac.ir/article_66023_6dbc19fa20a8ee098265650e5b59c61b.pdf
موسسه جغرافیا
پژوهشهای جغرافیای برنامهریزی شهری
2383-1456
2423-7779
5
3
2017
09
23
پایش روند تغییرات پوشش زمین در شهر کرمانشاه با مدل CA مارکوف
495
514
FA
علی اکبر
شمسیپور
دانشیار دانشکدۀ جغرافیا، دانشگاه تهران
shamsipour73@gmail.com
سوسن
حیدری
دانشآموختۀ کارشناسی ارشد آب و هواشناسی ماهوارهای، دانشکدۀ جغرافیا، دانشگاه تهران
k.bagheri1@ut.ac.ir
کیوان
باقری
دانشجوی دکتری سنجش از دور و GIS دانشکدۀ جغرافیا، دانشگاه تهران
k.bagheri@ut.ac.ir
10.22059/jurbangeo.2017.215015.549
برنامهریزیهای مختلف و توسعة پایدار شهری، مستلزم ارزیابی و پیشبینی صحیح مقادیر تغییرات کاربری اراضی نواحی شهری است. همچنین پایش تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهوارهای و پیشبینی این تغییرات با مدلسازی و اتخاذ سیاستهای مدیریتی مؤثر، در راستای برنامهریزی مطلوب شهری قرار دارد. هدف این پژوهش، پایش، شبیهسازی و پیشبینی گسترش شهر کرمانشاه با ترکیب مدل سلول خودکار، زنجیرهای مارکوف و رگرسیون لجستیک است. با این هدف نخست نقشههای کلاسهای پوشش زمین کرمانشاه با استفاده از تصاویر چندزمانة ماهوارهای لندست سالهای 1985، 2000 و 2013 تهیه، سپس صحتسنجی نقشهها و آشکارسازی تغییرات انجام شده است. آشکارسازی تغییرات دورة اول (2000- 1985) و دورة دوم (2013- 2000) نشان میدهد که در سه دهة اخیر نواحی شهری به مقدار 6541 هکتار افزایش داشته است. براساس این تغییرات و انتخاب 7 معیار مؤثر در رشد و توسعة شهر، مدلسازی پتانسیل تبدیل کاربری برای سال 2013، با استفاده از روش رگرسیون لجستیک انجام شد. درادامه، برای کالیبرهکردن مدل CA مارکوف، نقشة کاربری سال 2013 استفاده شد سپس با روش زنجیرة مارکوف برآورد احتمال میزان تغییرات و توزیع مکانی آنها برای سال 2026، و نقشة کلاسهای پوشش زمین برای چشمانداز 2026 با مدل زنجیرة CA مارکوف پیشبینی شد. نتایج آن هم نشان میدهد که به ترتیب مقدار زیادی از مساحت کلاسهای مناطق کوهستانی، پوشش گیاهی، صخرهای و سطوح آبی به کاربری شهری تبدیل خواهند شد.
تغییر کلاسهای پوشش زمین,کرمانشاه,مدل CA مارکوف
https://jurbangeo.ut.ac.ir/article_66025.html
https://jurbangeo.ut.ac.ir/article_66025_e775c4b54daaca2fb47495379862a5d4.pdf