موسسه جغرافیاپژوهشهای جغرافیای برنامهریزی شهری2383-14562320140923Advocacy planning approach in urban planning (case study: Golestan Neighborhood of Sabzevar City)رویکرد برنامهریزی وکالتی در برنامهریزی شهری (موردپژوهی: شهر سبزوار، محلۀ گلستان)2773015305710.22059/jurbangeo.2014.53057FAمجتبیرفیعیاندانشیار گروه شهرسازی، دانشکدۀ هنر دانشگاه تربیت مدرسشیواآجیلیان ممتازدانشجوی دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعیمهدیشیری پوردانشجوی دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعیJournal Article20140604. This paper aims at investigating the Paul Davidoff’s approach to advocacy planning as one of the first intellectual foundations of social and cultural issues proposals in the field of urban planning with reference to the development of urban planning theories.This study library, field studies, interviews and questionnaires, and the answers to these questions: Advocacy planning in the evolution of urban planning theories and principles of how a place has and what the requirements are? How it works, how it operates and what problems are faced in the valley? Case Study Area in Sabzevar, Iran continued to seek answers to the question Whether Advocacy planning in this area can be effective in improving the quality of life of its residents? Finally, the results of this paper only way to reconcile professional advantage (specialization) and political responsibility Davidoff introduces the concept of representation The views and opinions is one of the most important pioneers in the field of attention to social issues and participation present. We conclude that the Golestan district of sustainable development can be achieved if the first residents to do a variety of joint projects, the viewpoint of economics social, and cultural the physical aspects of environmental expediencies lead; Second, the current urban management must abandon their former views, with an eye towards a system of integrated urban management and administration of the local authority to take steps.امروزه عملکرد شهری نهتنها به برخورداری شهر از سرمایۀ فیزیکی وابسته است، بلکه بهطور فزایندهای به سرمایۀ اجتماعی و انسانی بستگی دارد. شهر پدیدهای فراتر از کالبد ظاهری است. ابعاد اجتماعی و فرهنگی هر شهر بعد پنهان در طرحهای شهری به شمار میرود که به دلیل ماهیت غیرکالبدی و دشواری شناخت و درک، همواره در عرصههای نظریهپردازی و عملی به آن کمتوجهی شده است. در این مقاله سعی شده است با اشاره به سیر تکوینی نظریههای برنامهریزی شهری، رویکرد برنامهریزی وکالتی پل دیویدوف به عنوان یکی از اولین مبانی فکری در زمینۀ طرح مباحث اجتماعی، فرهنگی در زمینۀ برنامهریزی شهری بررسی شود. این تحقیق به روش کتابخانهای، با استفاده از مطالعات میدانی، مصاحبه و پرسشنامه و استفاده از تکنیک swot در پی پاسخ به این سؤالات است: برنامهریزی وکالتی در سیر تکوینی نظریههای برنامهریزی شهری از چه جایگاهی برخوردار بوده و اصول و الزامات آن کدام است؟ نحوۀ عملکرد آن چگونه است و در وادی عمل با چه مشکلاتی مواجه شده است؟ در ادامه، با بررسی نمونۀ موردی محلۀ گلستان در شهر سبزوار به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا برنامهریزی وکالتی در این محله میتواند در بهبود وضعیت و کیفیت زندگی ساکنان آن تأثیرگذار باشد؟ در نهایت نتایج این مقاله تنها راه مصالحه میان حرفهمندی (تخصص) و مسئولیت سیاسی را همان مفهوم وکالت دیویدوف معرفی میکند و این دیدگاه را یکی از مهمترین نظریههای پیشگام در زمینۀ توجه به مسائل اجتماعی و مشارکت معرفی میکند. از یافتهها میتوان نتیجه گرفت که محلۀ گلستان در صورتی میتواند به توسعۀ پایدار دست یابد که اولاً ساکنان را برای انجام انواع طرحهای مشترک، چه از نظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و چه از نظر کالبدی و زیستمحیطی یاری رساند؛ ثانیاً مدیریت شهری فعلی باید دیدگاههای سابق خود را رها کرده، با نگاهی سیستمی به شهر، به سوی مدیریت یکپارچۀ شهری و واگذاری اختیارات به مدیریتهای محلی گام بردارد.موسسه جغرافیاپژوهشهای جغرافیای برنامهریزی شهری2383-14562320140923Analysis to measure citizen participation in urban aestheticization (case study: region 6 of Tehran)سنجش میزان مشارکت شهروندان در زیباسازی شهری (مطالعۀ موردی: منطقۀ 6 تهران)3033225305810.22059/jurbangeo.2014.53058FAاحمدپوراحمداستاد و عضو هیئت علمی دانشکدۀ جغرافیا، دانشگاه تهرانحسینحاتمی نژاداستادیار و عضو هیئت علمی دانشکدۀ جغرافیا، دانشگاه تهرانمحمداحمدیدانشجوی کارشناسی ارشد رشتۀ جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه تهرانJournal Article20140502Urban projects should propagate sense of beauty and love of nature in addition to functional dimension to satisfy citizens. Satisfaction of society depends on ensuring that all society members feel that they have a role in it and that they are not excluded from the general current of social activities. Participation of citizens in urban management is one of the basic prerequisites for the success and fruition of the efforts of urban management since the ultimate objectives of urban planning will be unachievable without public participation and paying attention to public interests and needs. The quality and quantity of citizen participation depends upon a variety of factors and variables such as social basis, overall activities of municipal managers, and awareness of citizenship. In this context, this paper deals with the study of citizen participation and citizen participation in relation to the factors are to be analyzed in order to improve the urban landscape. The method used in this article is descriptive – analytical method and the information is collected by using questionnaire and collection data were analyzed in SPSS software and by t-test, crosstabs, chi square and Spearman tests. The results showed that citizen participation is undesirable. According to the results, there is a significant relationship between variables of education, gender, occupation, marriage, citizenship awareness and citizenship duties with citizen participation, but there is not a significant relationship between age and participation.طرحهای شهری باید علاوه بر تأکید بر بعد عملکردی، همسو با حس زیباییشناسی و عشق به طبیعت باشند تا رضایت شهروندان را فراهم آورند. از سویی، رضایت هر جامعه به این بستگی دارد که تمام اعضای آن جامعه احساس کنند در آن مشارکت و سهم دارند و از جریان عادی جامعه کنار گذاشته نشدهاند. مشارکت شهروندان در ادارۀ امور شهر از پیشنیازهای اساسی برای موفقیت برنامهها و به ثمر رسیدن تلاشهای مدیریت شهری است. با توجه به اهمیت دو مقولۀ مشارکت شهروندی و زیباسازی شهری، این پژوهش به بررسی میزان مشارکت شهروندان در زیباسازی شهری اختصاص دارد و رابطۀ مشارکت با عوامل مؤثر بر آن را به منظور بهبود منظر شهری تجزیه و تحلیل میکند. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و جمعآوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه انجام گرفت. جامعۀ آماری تحت مطالعه در فرایند پرسشگری شامل شهروندان منطقۀ 6 تهران بود و با توجه به جمعیت منطقۀ 6 تهران (225290 نفر)، بر اساس روش کوکران 384 پرسشنامه مورد نیاز بود که تهیه و توسط شهروندان تکمیل گردید. دادههای حاصل از پرسشنامه در نرمافزار SPSS و با استفاده از آزمونهای t-test, crosstabs, chi square و Spearman، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان داد که مشارکت شهروندی در وضعیت نامطلوب قرار دارد. طبق نتایج، میان متغیرهای سواد، جنس، اشتغال، تأهل، آگاهی و وظایف با میزان مشارکت رابطۀ معنادار وجود دارد، ولی رابطۀ معناداری بین سن و مشارکت دیده نمیشود. با توجه به نتایج تحقیق نیاز است توجه اساسی به مسائل زیرساختی مثل ویژگیهای جمعیتی و مفاهیم نرم مثل فرهنگسازی و آگاهی شهروندی مبذول شود.موسسه جغرافیاپژوهشهای جغرافیای برنامهریزی شهری2383-14562320140923Urban growth modeling of Maraghe city by using of logistic regressionمدلسازی گسترش کالبدی شهر مراغه با استفاده از روش رگرسیون لجستیک3233415305910.22059/jurbangeo.2014.53059FAمیرنجفموسویاستادیار گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه ارومیهرسولیزدانی چهاربرجدانشجوی دورۀ دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه تبریزJournal Article20140816Population growth and urban expansion in the last decade in Maraghe city, changed the land cover / land use in the surrounding area. As an area of city has been reached of 350 hectares in 1353 to about 1,799 hectares in 1390. Understanding the factors affecting urban growth modeling and their impact on urban management and planning are essential to professionalism. Factors influencing can be divided into two categories of the biophysical and socio-economic variables. According to the logistic regression model capabilities to identify the impact and amount of effects of socioeconomic and biophysical factors in the growth of the city, from the model has been used for analyzing of driving forces and predicting of future urban growth at 22 year. The Pseudo R-square and the ROC for this model were obtained 0.2764 and 0.8537 due to are in the acceptable ranges. For the calibration of modeling have been used from ROC method. Namely, to the number of independent variable, modeling performed without of a variable in every of modeling and the ROC rates exploited. The result indicates that variable of distance from urban lands has the most effects in urban growth and subsequent variables are the elevation, distance from industrial land-uses, distance from agricultural lands and distance from roadsرشد جمعیت و گسترش شهری در دهههای اخیر در شهر مراغه باعث تغییر پوشش/ کاربری زمین در اطراف شهر شده، بهطوری که مساحت شهر از 350 هکتار در سال 1353 به حدود 1799 هکتار در سال 1390 رسیده است. شناخت عوامل مؤثر در گسترش شهری و مدلسازیِ تأثیر آنها در مدیریت و برنامهریزی شهری ضروری است. عوامل تأثیرگذار را میتوان به دو دستة متغیرهای بیوفیزیکی و اجتماعی- اقتصادی تقسیم کرد. با توجه به قابلیتهای مدل رگرسیون لجستیک در شناخت عوامل اجتماعی- اقتصادی و بیوفیزیکی تأثیرگذار در رشد شهر، از این مدل برای تحلیل عوامل رشد شهر مراغه طی 22 سال اخیر و پیشبینی روند گسترش شهر طی 22 سال آینده استفاده شده است. میزان Pseudo R-square و ROC برای این مدل نیز بهترتیب 2764/0 و 8537/0 بهدست آمد که به دلیل قرار داشتن در محدودۀ مورد قبول، تأییدکنندۀ مدلسازیاند. حساسیتسنجی مدل برای شناخت میزان تأثیر متغیرها با استفاده از روش حذف هر کدام از متغیرهای مستقل در هر بار اجرای مدل، حاکی از تأثیر بیشتر فاصله از اراضی شهری و در مرحلۀ بعد متغیرهای ارتفاع، فاصله از کاربریهای صنعتی، فاصله از اراضی کشاورزی و فاصله از جادههای دسترسی در رشد شهر طی 22 سال اخیر است.موسسه جغرافیاپژوهشهای جغرافیای برنامهریزی شهری2383-14562320140923Modernity and its impact on women identifying in urban public spaces; Case Study: El Goli Park (Tabriz)مدرنیته و تأثیر آن بر هویتیابی زنان در فضاهای عمومی شهری (مطالعه موردی پارک ائلگلی تبریز)3433705306010.22059/jurbangeo.2014.53060FAطلارشیدیدانشجوی کارشناسی ارشد برنامهریزی شهری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک، گروه برنامهریزی شهری، اراک، ایران.عباسملک حسینیدکتری برنامهریزی شهری، عضو هیئت علمی و استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد ملایر، گروه برنامهریزی شهریJournal Article20140710If we define modernity the lifestyle of today's new and modern society, which is replaced instead of old life style and rejects it, it is never achievable because of its continuous transformation and always flees from humans. In the course of its history, it has faced with reshaping of cities and urbanization and the emergence of new social institutions, attendance of people in different areas and the formation of legal system. Modernity has changed all aspects of life in the world, especially in Third World countries such as Iran. Presence of women in urban public places is one of the main deformations in Iran’s cities.The purpose of this paper is to investigate the formed changes in municipal public areas which are realm of modernity, to accept women. Urban parks which are one the most modern urban spaces and are results of modernity are selected for this analysis/research. In this paper, it is emphasized on civil and structural changes in the society and also on the choice of being in the public areas. In other words, the emergence of modern institutions such as universities and educational institutes, and women entering the labor market, their presence in the public areas is largely inevitable. But these are not the only inevitable causes of the widespread presence of women in the urban public spaces, the city is. But a change in customs, interests, behavior and lifestyle also has a huge impact on the present.اگر مدرنیته را منش و شیوة زندگی امروزی و جدید که بهجای شیوة کهن نشسته و آن را نفی کرده است تعریف کنیم، درمییابیم که دگرگونیهای مداومی داشته و هرگز دستیافتنی نبوده است. این پدیده در مسیر تاریخی خود با مسئلۀ تغییر شکل شهرها و رشد شهرنشینی و پیدایش نهادهای جدید اجتماعی، حضور مردم در عرصههای مختلف و ایجاد نظامهای قانونی همراه شده است. مدرنیته همۀ ابعاد زندگی را در جهان و بهویژه در کشورهای جهان سوم مانند ایران دگرگون کرده است. یکی از مهمترین دگرگونیها در شهرهای ایران حضور زنان در فضای عمومی شهری است. هدف این مقاله بررسی دگرگونیهای شکلگرفته در عرصههای عمومی شهری، به عنوان عرصۀ تجلی مدرنیته برای پذیرش زنان است. برای بررسی این تحولات، پارکهای شهری به عنوان یکی از مهمترین فضاهای شهری مدرن که از نتایج مدرنیته بهشمار میرود، انتخاب شده است. تأکید در اینجا بر دگرگونیهای عرفی و ساختاری حاکم بر جامعه و نیز تأکید بر انتخابی بودن حضور در عرصۀ عمومی است. به عبارت دیگر، پیدایش نهادهای مدرنی مانند دانشگاهها و مراکز آموزشی و نیز وارد شدن زنان به بازار کار، حضور آنها در عرصۀ عمومی را تا حد زیادی اجتنابناپذیر کرده است. ولی اینها نمیتواند تنها عوامل گریزناپذیر حضور گستردۀ زنان در عرصۀ عمومی شهری باشد؛ بلکه دگردیسی در عرفها، علایق، رفتار و سبک زندگی نیز تأثیر زیادی در این حضور دارد. روش تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیتِ تحقیق، توصیفی - تحلیلی و از نوع پیمایشی است. برای گردآوری اطلاعات از روشهای اسنادی و پیمایشیِ پرسشنامه و مصاحبه و روشهای میدانی مشاهده و تجربۀ زیسته استفاده شده است. جامعۀ آماری از طریق توزیع پرسشنامه و بهصورت نمونهگیری تصادفی ساده از زنان استفادهکننده از پارک ائلگلی بهصورت تخمین شخصی 196 نفر بوده است. بر اساس نتایج تحقیق، درست است که دربارۀ نحوۀ حضور زنان امروزی در فضاهای عمومی نسبت به زنان سنتی دگرگونیهای زیادی حاصل شده است؛ زنان از «چهاردیواری» و «اندرونی» بیرون آمدهاند و امکاناتی مانند رادیو، تلویزیون، اینترنت، ماهواره و غیره شکلهای جدیدی از رابطه و فرصتهای زیادی برای ارتباط با بیرون از خانه را برای آنان فراهم آورده است. با وجود این، غالب زنان استفادهکننده از پارکها همراه خانواده به پارک میروند. البته درصد کمی از زنان نیز اظهار داشتهاند که بهتنهایی در پارکها حضور پیدا میکنند که نشاندهندۀ تأثیرات پنهان مدرنیته در شکستن بسیاری از بتهای ذهنی و ارزشهای سنتی حداقل در بخشی از جامعه است. یعنی با وجود اینکه حضور گستردۀ زنان در فضاهای عمومی ناشی از ضرورتهای مدرنیته است، اما بخشی از جامعۀ زنان حضور در فضاهای عمومی مانند پارک را به عنوان فرصتی برای آزادی، استقلال و هویتسازی مستقل از مردان برای خود میدانند؛ مانند کسانی که برای پرسهزنی، دوستیابی، دیده شدن و دیدن به پارک میروند.موسسه جغرافیاپژوهشهای جغرافیای برنامهریزی شهری2383-14562320140923Location Allocation of optimum routes for bicycle traffic, based on local and international standards, using the technique of AHP reverse (IHWP)
Case study: Kerman cityمکانیابی مسیرهای بهینۀ تردد دوچرخه مبتنی بر استانداردهای محلی و بینالمللی با استفاده از تکنیک تحلیل سلسلهمراتبی معکوس (IHWP)3713895306210.22059/jurbangeo.2014.53062FAقدیرصیامیعضو هیئت علمی دانشگاه بینالمللی امام رضا(ع)
دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری دانشگاه فردوسیسید معینموسوی ندوشنمدرس دانشکدۀ فنیوحرفهای شهید چمران کرمان
و کارشناس ارشد طراحی شهری دانشگاه بینالمللی امام رضا(ع)Journal Article20140302in most big cities in Iran such as Kerman – facing with numerous traffic problems- Because of insecurity, "cycling" hasn’t have plac in structure of city transportation yet. Therefore the purpose of this study, is descriptive-analytical and it used analytic hierarchy reverse (IHWP). In this study is used Regulations and international standards such as AASHTO, bylaws approved by Iran, biking compatibility index (BCI), cycling Association of Chicago "(CBF). After extraction of these indicators was calculated Impact factor of each indicator in the final quality of the route using Delphi Weighting Model, and after that, the qualitative levels of the routes and the ideal qualitative level for a route were determined using Inversion Hierarchical Weight Process. The results show that biking compatibility index (BCI) and cycling Association of Chicago "(CBF) has been obtained highest and lowest impact factor Locating the optimal commuting bike routes In Kerman city respectively. Also, from among the ten proposed routes, Jomhouri Boulevard and Shahab Street had the highest qualitative level and Daneshgah Boulevard the lowest.در اغلب شهرهای بزرگ ایران همچون کرمان که با معضلات ترافیکی متعدد مواجهاند، به دلیل نبود امنیت لازم برای تردد دوچرخه، هنوز دوچرخهسواری جایگاه شایستۀ خود را در ساختار حملونقل درون شهری نیافته است. در همین راستا، هدف این پژوهش تحلیل و سنجش مطلوبیت مسیرهای مختلف در شهر کرمان و مکانسنجی بهینۀ مسیرهای تردد دوچرخه در این شهر است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و تکنیک بهکاررفته در آن تحلیل سلسلهمراتبی معکوس (IHWP) است. در این تحقیق از آییننامهها و استانداردهای بینالمللی همچون AASHTO، آییننامههای مورد تأیید ایران، شاخص سازگاری دوچرخهسواری (BCI) و شاخص اتحادیۀ دوچرخهسواری شیکاگو (CBF) نیز استفاده شده است. پس از استخراج این شاخصها با استفاده از مدل وزندهی دلفی، ضریب تأثیر هر شاخص در کیفیت نهایی مسیر محاسبه شد و سپس با استفاده از تکنیک تحلیل سلسلهمراتبی معکوس سطوح کیفی مسیرها و نیز سطح کیفی ایدهآل در شهر کرمان مشخص گردید. نتایج این تحقیق نشان میدهد در بین شاخصهای تحت ارزیابی در شهر کرمان، شاخص سازگاری دوچرخهسواری (BCI) بیشترین ضریب تأثیر و شاخص دوچرخه «اتحادیۀ دوچرخهسواری شیکاگو» (CBF) کمترین ضریب تأثیر را در مکانگزینی مسیرهای تردد بهینۀ دوچرخه در شهر کرمان به خود اختصاص دادهاند. همچنین از ده مسیر پیشنهاد شده، بلوار جمهوری و خیابان شهاب بالاترین درجۀ کیفی و بلوار دانشگاه پایینترین درجۀ کیفی را به خود اختصاص دادند.موسسه جغرافیاپژوهشهای جغرافیای برنامهریزی شهری2383-14562320140923Insights on Game Theory in Conflict Analysis of land use change
(Case Study: Tehran Dar Abad land area)رهنمودهای تئوری بازی در تحلیل مناقشۀ تغییر کاربری اراضی (مطالعۀ موردی: اراضی محلۀ دارآباد تهران)3914075306410.22059/jurbangeo.2014.53064FAمحمودذوقیدانشجوی کارشناسی ارشد برنامهریزی و مدیریت و آموزش محیط زیست، دانشکدۀ محیط زیست، دانشگاه تهرانامیرصفاییدانشجوی دکتری برنامهریزی محیط زیست، دانشکدۀ محیط زیست، دانشگاه تهرانبهرامملک محمدیاستادیار گروه برنامهریزی و مدیریت محیط زیست، دانشکدۀ محیط زیست، دانشگاه تهرانJournal Article20141027Land use change is an example of market mechanism failure in preserving environment. Beside, day to day increasing of population, increase in urbanism and development pressure, has exposed green land close to cities into destruction and land use change. In this condition, beneficiaries and influential are planning to use great and high quality lands in order to have more productivity and maximum benefit. This competition for getting more benefits causes contention formation. Games theory is one of the suitable approaches in order to analysis issues, and offer strategies in conflict of interest situation. Considering land use change crisis of Darabad and impact of different factors on that, current study was carried out based on games theory with the Graph Model for Conflict Resolution (GMCRII). According to the results of this study, it is suggested to revise land use change law and regulations; and make a transparent administrative bureaucracy. Moreover, the lands of this area have to classify based on ecological value index and then issue the license of land use change. Also we can found a reserve fund for received duties in order to support the production of low quality and semi-arid lands owners. Creation of a mechanism for receiving taxes from developers in the area and allocating it to preserve high quality lands can also hinder land use change. Totally, by promoting interaction between different players, we can take proper actions in preserving high quality urban lands toward sustainable development.تغییر کاربری اراضی نمونهای از ناکامی سازوکار بازار در حفظ محیط زیست بهشمار میرود. از طرفی، افزایش روزافزون جمعیت، گسترش شهرنشینی و فشار توسعه، فضاهای سبز اطراف شهرها را بهشدت در معرض تخریب و تبدیل کاربری قرار داده است. در این شرایط ذینفعان و ذینفوذان در راستای بهرهوری بیشتر و کسب حداکثر سود بوده که منجر به استفادۀ توسعهدهندگان از اراضی باکیفیت و سبز میشود. در این شرایط تضاد منافع میان توسعهدهندگان و دیگر نهادها منجر به رقابت برای دستیابی به منافع بیشتر و شکلگیری مناقشه میشود. تئوری بازیها رهیافتی مناسب برای تحلیل مناقشه و رفتارهای غیرهمکارانۀ ذینفعان بوده و برای ارائۀ راهکار در شرایط تضاد منافع کارآمد است. این تحقیق بر اساس تحلیل استراتژیک تعاملات ذینفعان تغییر کاربری اراضی دارآباد با رویکرد مدلهای غیرهمکارانه، استفاده از مدل گراف در حل مناقشۀ تئوری بازیها انجام گرفته است. بر اساس نتایج، عامل اصلی تغییر کاربری اراضی منطقه نبود شفافیتهای قانونی و وجود بندها و تبصرههای مختلف دربارۀ تغییر کاربری اراضی، مشخص نبودن مسئولیت نظارتی و تصمیمگیری شورایی پیرامون تغییر کاربری اراضی است. بر اساس نتایج، پیشنهاد میشود خلأهای قوانین تغییر کاربری اراضی و تبصرههای قانونی موجود اصلاح و بروکراسی اداری شفافسازی شود و اراضی منطقه بر اساس شاخص ارزشمندی اکولوژیکی طبقهبندی و سپس مجوز تغییر کاربری آنها صادر شود. همچنین پیشنهاد میشود به منظور حمایت از تولید مالکان اراضی نامرغوب، صندوق ذخیرۀ عوارض دریافتی از توسعهدهندگان تأسیس شود. تبیین سازوکار دریافت مالیات از توسعهدهندگان در منطقه و اختصاص آن برای حفظ اراضی مرغوب نیز میتواند از تغییر کاربری جلوگیری کند. بهطور کلی با ایجاد تعامل بین گروههای مختلف دخیل در تغییر کاربری اراضی میتوان گامی مؤثر در جهت حفظ اراضی مرغوب شهری در جهت رسیدن به توسعۀ پایدار برداشت.موسسه جغرافیاپژوهشهای جغرافیای برنامهریزی شهری2383-14562320140923The changes of urban hierarchical system in Lorestan Province from 1355 to 1385تغییرات نظام سلسلهمراتب شهری در استان لرستان در دورۀ زمانی 90-13554094335306510.22059/jurbangeo.2014.53065FAادریسباباخان زادهکارشناس ارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری دانشگاه اصفهاناقبالپاهکیدهعضو هیئت علمی گروه جغرافیا دانشگاه پیام نورمحمد رئوفحیدری فراستادیار گروه جغرافیا دانشگاه پیام نورشورشآهنگریدانشجوی دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری دانشگاه خوارزمی تهرانJournal Article20140206The urbanization expansion, population explosion and population movement have changed very much into the urban systems and patterns of Iran. The aim of this research is to investigate the urban system of Lorestan Province from 1355 to 1390. The methodology is descriptive – analytic one and data gathering is based on the statistics obtained from five periods of census. The statistic community of the research is the urban points of Lorestan Province and the used models are Rank – Size model, Anthropy, Class Difference Limit, and City Primacy Indexes. The research findings indicate that based on the Rank- Size model there has been balance in the urban hierarchical system of the Province from 1355 to 1375 but in 1385 this balance has been a bit disordered. The numbers obtained from Anthropic Coefficient also shows that the urban centralization of the Province has been decreased. The City Primacy Indexes used in this research, on the other hand, show that there exists no City Primacy in the Province; instead, the mediated cities are in great importance in this relevance.گسترش شهرنشینی، ازدحام جمعیت و حرکتهای جمعیتی تغییرات زیادی در الگوی سیستم شهرهای ایران بهوجود آورده است. بررسی تغییرات نظام سلسلهمراتب شهری استان لرستان در دورۀ زمانی 90-1355 از اهدافی است که این پژوهش دنبال میکند. جامعۀ آماری پژوهش نقاط شهری استان لرستان، روش تحقیق آن توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات بر اساس آمار مستخرج از پنج دورۀ سرشماری است. مدلهای بهکاررفته مدل رتبه- اندازه، ضریب آنتروپی، مدل حد اختلاف طبقهای و شاخصهای نخست شهری بوده است. یافتههای تحقیق بیانگر آن است که بر اساس مدل رتبه- اندازه در نظام شهری استان طی سالهای 1355 تا 1375 تعادل برقرار بوده، ولی طی سالهای 90-1385 این نظام متعادل کمی به هم خورده است. مقادیر بهدستآمده از ضریب آنتروپی نیز بیانگر آن است که در سال 1375 نسبت به دهۀ قبل از تمرکز شهری استان کاسته شده است، ولی طی سالهای 90-1385 دوباره نظام شهری استان به سمت تمرکز میل داشته است. همچنین شاخصهای نخست شهری بهکاررفته در پژوهش نشان میدهد که نخست شهری در استان وجود ندارد و شهرهای میانی نقش مهمی در این میان دارند.موسسه جغرافیاپژوهشهای جغرافیای برنامهریزی شهری2383-14562320140923English Abstractsچکیده های انگلیسی1275335810.22059/jurbangeo.2014.53358FAJournal Article20150425